4. ای خدا تو پادشاه من هستی. پس برنجات یعقوب امر فرما.
5. به مدد تو دشمنان خود راخواهیم افکند و به نام تو مخالفان خویش راپایمال خواهیم ساخت.
6. زیرا بر کمان خودتوکل نخواهم داشت و شمشیرم مرا خلاصی نخواهد داد.
7. بلکه تو ما را از دشمنان ما خلاصی دادی و مبغضان ما را خجل ساختی.
8. تمامی روزبر خدا فخر خواهیم کرد و نام تو را تا به ابد تسبیح خواهیم خواند، سلاه.
9. لیکن الان تو ما را دورانداخته و رسوا ساختهای و با لشکرهای ما بیرون نمی آیی.
10. و ما را از پیش دشمن روگردان ساختهای و خصمان ما برای خویشتن تاراج میکنند.
11. ما را مثل گوسفندان برای خوراک تسلیم کردهای و ما را در میان امتها پراکنده ساختهای.
12. قوم خود را بیبها فروختی و ازقیمت ایشان نفع نبردی.
13. ما را نزد همسایگان ماعار گردانیدی. اهانت و سخریه نزد آنانی که گرداگرد مایند.
14. ما را در میان امت هاضربالمثل ساختهای. جنبانیدن سر در میان قومها.
15. و رسوایی من همه روزه در نظر من است. و خجالت رویم مرا پوشانیده است،
16. ازآواز ملامت گو و فحاش، از روی دشمن و انتقام گیرنده.
17. این همه بر ما واقع شد. اما تو را فراموش نکردیم و در عهد تو خیانت نورزیدیم.
18. دل مابه عقب برنگردید و پایهای ما از طریق تو انحراف نورزید.