۲سموئیل 19:10-20 هزارۀ نو (NMV)

10. و اَبشالوم که ما به حکمرانی بر خود مسح کردیم، در نبرد کشته شده است. پس اکنون چرا در مورد بازآوردن پادشاه چیزی نمی‌گویید؟»

11. داوودِ پادشاه نزد صادوق و اَبیّاتارِ کاهن فرستاده، گفت: «مشایخ یهودا را بگویید: ”چرا شما باید در بازآوردن پادشاه به خانه‌اش آخرین باشید، حال آنکه سخنِ تمامی اسرائیل به پادشاه رسیده است؟

12. شما برادران من هستید؛ شما از گوشت و استخوان منید. پس چرا باید در بازآوردنِ پادشاه، آخرین باشید؟“

13. و به عَماسا بگویید: ”مگر تو از گوشت و استخوان من نیستی؟ خدا مرا سخت مجازات کند اگر تو همواره در حضور من به جای یوآب سردار لشکر نباشی.“»

14. پس عَماسا دل مردان یهودا را همچون یک تن برگردانید، و آنان برای پادشاه پیغام فرستادند که: «تو و تمامی خدمتگزارانت بازگردید.»

15. پس پادشاه بازگشته، به اردن رسید و مردمان یهودا به استقبال پادشاه به جِلجال آمدند تا او را از اردن عبور دهند.

16. و اما شِمعی پسر جیرای بِنیامینی که از بَحوریم بود، به‌شتاب همراه مردان یهودا به استقبال داوود پادشاه فرود آمد.

17. و به همراه او، هزار تن از بِنیامین، و نیز صیبا خدمتگزار خاندان شائول با پانزده پسر و بیست خادمش، پیشاپیش پادشاه به اردن شتافتند

18. و از معبر رودخانه گذشتند تا اهل خانۀ پادشاه را عبور دهند و مراتب خشنودی او را فراهم آورند. چون پادشاه در شرف عبور از اردن بود، شِمعی پسر جیرا در برابر پادشاه به خاک افتاد

19. و به او گفت: «سرورم مرا تقصیرکار مشمارد و خطای بنده‌ات را در روزی که سرورم پادشاه اورشلیم را ترک می‌کرد، به یاد میاورد و پادشاه آن را به دل مگیرد.

20. زیرا خادمت می‌داند که گناه ورزیده است. اینک من امروز از تمامی خاندان یوسف، نخستینم که به استقبال سرورم پادشاه فرود آمده‌ام.»

۲سموئیل 19