۲سموئیل 12:7-18 هزارۀ نو (NMV)

7. ناتان به داوود گفت: «آن مرد تو هستی! یهوه، خدای اسرائیل چنین می‌فرماید: ”من تو را به پادشاهی بر اسرائیل مسح کردم و تو را از دست شائول رهانیدم.

8. خانۀ سرورت را به تو بخشیدم و زنانش را در آغوشت نهادم و خاندان اسرائیل و یهودا را به تو دادم. و اگر این برایت کم می‌بود، بیش از اینها نیز بر تو می‌افزودم.

9. پس چرا کلام خداوند را با انجام آنچه در نظر او بد است، خوار شمردی؟ تو اوریای حیتّی را به شمشیر زدی و زنش را برای خود به زنی گرفتی. و اوریا را به شمشیر عَمّونیان کشتی.

10. پس حال، شمشیر از خانۀ تو هرگز دور نخواهد شد، زیرا مرا خوار شمردی و زن اوریای حیتّی را برای خود به زنی گرفتی.“

11. خداوند چنین می‌گوید: ”اینک من از میان اهل خانه‌ات بدی بر تو خواهم آورد. زنانت را در برابر دیدگانت گرفته، به همسایه‌ات خواهم داد، و او در روز روشن با زنان تو خواهد خوابید.

12. زیرا تو در نهان چنین کردی، ولی من این کار را در برابر تمامی اسرائیل و در روز روشن خواهم کرد.“»

13. آنگاه داوود به ناتان گفت: «به خداوند گناه ورزیده‌ام.» ناتان به داوود گفت: «خداوند نیز گناهت را زدوده و نخواهی مرد.

14. اما چون با این عمل خود سبب شده‌ای که دشمنان خداوند او را کفر گویند، طفلی که برایت زاده شده، به‌یقین خواهد مرد.»

15. سپس ناتان به خانۀ خود رفت.باری، خداوند طفلی را که زن اوریا برای داوود زاییده بود، زد و او بیمار شد.

16. پس داوود برای طفل نزد خدا التماس کرد و روزه گرفت و داخل شده، تمامی شب بر زمین دراز کشید.

17. مشایخ خانه‌اش کنارِ وی ایستادند تا او را از زمین برخیزانند، ولی قبول نکرد و با ایشان طعام نخورد.

18. و در روز هفتم، طفل مرد. خادمان داوود می‌ترسیدند او را از مرگ طفل آگاه سازند، زیرا می‌گفتند: «اینک آنگاه که طفل زنده بود، چون با داوود سخن می‌گفتیم، سخن ما را نمی‌شنید. پس حال چگونه به او بگوییم که طفل مرده است؟ ممکن است آسیبی به خود برساند.»

۲سموئیل 12