14. داوود کوچکترین بود. سه پسر بزرگتر از پی شائول رفتند،
15. اما داوود از نزد شائول آمد و شد میکرد تا گوسفندان پدرش را در بِیتلِحِم بچراند.
16. آن فلسطینی چهل روز، صبح و شام بیرون میآمد و خود را نشان میداد.
17. روزی یَسا به پسرش داوود گفت: «یک ایفَه از این غَلۀ برشته و این ده قرص نان را گرفته، بیتأمل برای برادرانت به اردوگاه ببر.
18. این ده تکه پنیر را نیز برای فرماندۀ هزارۀ ایشان ببر و از سلامتی برادرانت جویا شو و از ایشان خبری بیاور.»
19. شائول و برادران داوود همراه با همۀ مردان اسرائیل در وادی ایلاه در حال نبرد با فلسطینیان بودند.