15. آنگاه از آنجا به مقابله با ساکنان دِبیر برآمد؛ نام دِبیر پیشتر قَریهسِفِر بود.
16. و کالیب گفت: «هر که بر قَریهسِفِر حمله بَرد و آن را تصرف کند، دختر خود عَکسَه را به او به زنی خواهم داد.»
17. عُتنِئیل پسر قِناز برادر کالیب، آنجا را تصرف کرد. پس کالیب دخترش عَکسَه را به او به زنی داد.
18. باری، چون عَکسَه نزد عُتنِئیل آمد، او را برانگیخت تا از پدرش کالیب مزرعهای طلب کند. و هنگامی که دختر از الاغ خود پیاده میشد، کالیب از او پرسید: «چه میخواهی؟»
19. عَکسَه پاسخ داد: «برکتی به من بده. از آنجا که زمین نِگِب را به من دادهای، چشمههای آب را نیز به من عطا کن.» پس کالیب چشمههای بالا و پایین را به او بخشید.