پیدایش 4:12-22 هزارۀ نو (NMV)

12. چون زمین را کِشت کنی، دیگر قوّت خود را به تو نخواهد داد. و تو بر زمین آواره و سرگردان خواهی بود.»

13. قائن به خداوند گفت: «مکافاتم بیش از تحمل من است.

14. هان امروز مرا از این زمین طرد کردی و از حضور تو پنهان خواهم بود. پس در جهان آواره و سرگردان خواهم بود و هر که مرا یابد، مرا خواهد کشت.»

15. آنگاه خداوند به او گفت: «در این صورت، هر که قائن را بکشد، از او هفت چندان انتقام گرفته خواهد شد.» و خداوند نشانی بر قائن نهاد تا اگر کسی او را بیابد، وی را نکشد.

16. پس قائن از حضور خداوند بیرون رفت، و در سرزمین نْود در شرق عدن ساکن شد.

17. قائن زن خود را بشناخت، و او باردار شد و خَنوخ را زایید. آنگاه قائن شهری ساخت و آن را به نام پسر خود، خَنوخ نامید.

18. و برای خَنوخ عیراد زاده شد، و عیراد مِحویائیل را آورد، مِحویائیل مِتوشائیل را، و مِتوشائیل لَمِک را.

19. لَمِک دو زن گرفت، یکی عادَه نام داشت و دیگری ظِلَّه.

20. عادَه، یابال را زایید؛ او پدر چادر‌نشینان و دامداران بود.

21. برادر او یوبال نام داشت؛ او پدر همۀ نوازندگان بربط و نی بود.

22. ظِلَّه نیز توبال‌قائِن را زایید، که صانع همه گونه ابزار برنجی و آهنی بود. خواهر توبال‌قائِن، نَعَمَه نام داشت.

پیدایش 4