21. پس، از مردمان آنجا پرسید: «آن روسپی بتکده که بر سر راه عِنایِم مینشست، کجاست؟» گفتند: «اینجا روسپیای نبوده است.»
22. پس نزد یهودا بازگشت و گفت: «او را نیافتم. مردمان آنجا نیز گفتند: ”اینجا روسپیای نبوده است.“»
23. آنگاه یهودا گفت: «بگذار آن چیزها را برای خود نگاه دارد، مبادا بیآبرو شویم. دیدی که من بزغاله را فرستادم، اما تو او را نیافتی.»