پیدایش 32:22-27 هزارۀ نو (NMV)

22. همان شب یعقوب برخاست و دو همسر و دو کنیز و یازده پسرش را برگرفت و از معبر رود یَبّوق گذشت.

23. او آنان را برگرفت و با هرآنچه داشت از بستر رود عبور داد.

24. و یعقوب تنها ماند و مردی تا سپیده‌دم با او کشتی می‌گرفت.

25. چون آن مرد دید که بر یعقوب چیره نمی‌شود، بیخِ ران یعقوب را گرفت، چنانکه بیخ ران او به هنگام کُشتی با آن مرد از جای در رفت.

26. آنگاه آن مرد گفت: «بگذار بروم زیرا سپیده بر‌دمیده است.» اما یعقوب پاسخ داد: «تا مرا برکت ندهی نمی‌گذارم بروی.»

27. مرد از او پرسید: «نام تو چیست؟» پاسخ داد: «یعقوب.»

پیدایش 32