پیدایش 28:17-22 هزارۀ نو (NMV)

17. پس ترسان شده، گفت: «این مکان چه ترسناک است! این جز خانۀ خدا نیست؛ این است دروازۀ آسمان.»

18. صبح زود، یعقوب سنگی را که زیر سر نهاده بود برگرفت و آن را همچون ستونی بر پا داشت و بر سر آن روغن ریخت.

19. و آنجا را بِیت‌ئیل نامید، حال آنکه نام آن شهر نخست لوز بود.

20. آنگاه یعقوب نذر کرده، گفت: «اگر خدا با من باشد و مرا در این راه که می‌روم محافظت کند و مرا نان برای خوردن و لباس برای پوشیدن عطا فرماید،

21. تا به سلامت به خانۀ پدری بازگردم، آنگاه یهوه خدای من خواهد بود

22. و این سنگ که آن را همچون ستونی بر پا داشتم خانۀ خدا خواهد بود و از هر چه به من بدهی، ده‌یک آن را به‌یقین به تو خواهم داد.»

پیدایش 28