12. او مردی همچون خرِ وحشی خواهد بود؛دست او بر ضد همه، و دست همه بر ضد او خواهد بود،و او جدا از همۀ برادران خویش ساکن خواهد بود.»
13. هاجَر نام خداوند را که با او سخن گفته بود، «تو خدایی هستی که مرا میبینی» خواند، زیرا گفت: «آیا براستی در اینجا او را که مرا میبیند، دیدم؟»
14. از همین رو، آن چاه، که میان قادِش و بارِد است، ’چاه خدای زندهای که مرا میبیند‘ نامیده شد.