36. مردم را روانه کن تا به روستاها و مزارع اطراف بروند و برای خود خوراک بخرند.»
37. عیسی در جواب فرمود: «شما خود به ایشان خوراک دهید.» گفتند: «آیا میخواهی برویم و دویست دینار نان بخریم و به آنها بدهیم تا بخورند؟»
38. فرمود: «چند نان دارید؟ بروید و تحقیق کنید.» پس پرس و جو کردند و گفتند: «پنج نان و دو ماهی.»
39. آنگاه به شاگردان خود فرمود تا مردم را دسته دسته بر سبزهها بنشانند.
40. بدینگونه مردم در دستههای صد، و پنجاه نفری بر زمین نشستند.
41. آنگاه پنج نان و دو ماهی را برگرفت و به آسمان نگریسته، برکت داد. سپس نانها را پاره کرد و به شاگردان خود داد تا پیش مردم بگذارند؛ دو ماهی را نیز میان همه تقسیم کرد.
42. همه خوردند و سیر شدند،
43. و از خردههای نان و ماهی، دوازده سبدِ پر برگرفتند.
44. شمار مردانی که نان خوردند پنج هزار بود.
45. عیسی بیدرنگ شاگردان خود را بر آن داشت تا در همان حال که او مردم را مرخص میکرد، سوار قایق شوند و پیش از او به بِیتصِیْدا در آن سوی دریا بروند.