10. عیسی به او گفت: «دور شو ای شیطان! زیرا نوشته شده است:«”خداوند، خدای خود را بپرستو تنها او را عبادت کن.“»
11. آنگاه ابلیس او را رها کرد و فرشتگان آمده، خدمتش کردند.
12. چون عیسی شنید که یحیی گرفتار شده است، به جلیل بازگشت.
13. سپس ناصره را ترک کرده، به کَفَرناحوم رفت و در آنجا اقامت گزید. کَفَرناحوم در کنار دریاچۀ جلیل و در نواحی زِبولون و نَفتالی واقع بود.
14. این واقع شد تا کلام اِشعیای نبی به حقیقت پیوندد که گفته بود:
15. «دیار زِبولون و نَفتالی،راه دریا، فراسوی اردن،جلیلِ ملتها؛
16. مردمی که در تاریکی به سر میبردند،نوری عظیم دیدند،و بر آنان که در دیار سایۀ مرگ ساکن بودند،روشنایی درخشید.»
17. از آن زمان عیسی به موعظۀ این پیام آغاز کرد که: «توبه کنید، زیرا پادشاهی آسمان نزدیک شده است!»
18. چون عیسی در کنار دریاچۀ جلیل راه میرفت، دو برادر را دید به نامهای شَمعون، ملقّب به پطرس، و برادرش آندریاس، که تور به دریا میافکندند، زیرا ماهیگیر بودند.