مزمور 119:139-144 هزارۀ نو (NMV)

139. غیرتم مرا می‌سوزاند،زیرا که دشمنانم کلام تو را فراموش می‌کنند.

140. وعدۀ تو به‌غایت آزموده شده،و خادمت آن را دوست می‌دارد.

141. هرچند من ناچیز و حقیرم،اما احکام تو را از یاد نمی‌برم.

142. عدالت تو عدالتی است جاودانه،و شریعت تو حق است.

143. تنگی و فشار مرا درگرفته،اما فرمانهای تو لذت من است.

144. شهادات تو عدل است تا ابدالآباد؛مرا فهم ببخشا تا زنده بمانم!

مزمور 119