مزمور 119:131-145 هزارۀ نو (NMV)

131. دهان خود را گشوده، لَه لَه می‌زنم،زیرا که مشتاق فرمانهای تو هستم!

132. بر من نظر کن و مرا فیض عطا فرما،بنا به رسم خود در حق دوستداران نام خویش.

133. گامهای مرا در کلام خود استوار فرما،تا هیچ بدی بر من تسلط نیابد.

134. مرا از ظلم انسان رهایی ده،تا احکام تو را نگاه دارم.

135. روی خود را بر خادم خویش تابان ساز،و فرایض خود را به من بیاموز!

136. نهرهای آب از دیدگانم جاری است،زیرا که شریعت تو را نگاه نمی‌دارند.

137. خداوندا، تو عادلیو قوانین تو راست است!

138. شهاداتی که تو امر فرموده‌ای عدل است،و امانت تا به نهایت.

139. غیرتم مرا می‌سوزاند،زیرا که دشمنانم کلام تو را فراموش می‌کنند.

140. وعدۀ تو به‌غایت آزموده شده،و خادمت آن را دوست می‌دارد.

141. هرچند من ناچیز و حقیرم،اما احکام تو را از یاد نمی‌برم.

142. عدالت تو عدالتی است جاودانه،و شریعت تو حق است.

143. تنگی و فشار مرا درگرفته،اما فرمانهای تو لذت من است.

144. شهادات تو عدل است تا ابدالآباد؛مرا فهم ببخشا تا زنده بمانم!

145. به تمامی دل فریاد برمی‌آورم؛ خداوندا، مرا اجابت فرما،و من فرایض تو را نگاه خواهم داشت.

مزمور 119