مزمور 119:122-135 هزارۀ نو (NMV)

122. خیریت خادم خود را ضامن شو،و مگذار متکبران بر من ستم کنند.

123. دیدگانم از انتظار برای نجات تو تار گشته،از انتظار برای وعدۀ عدالت تو!

124. با خدمتگزار خویش مطابق محبت خود رفتار کن،و فرایض خود را به من بیاموز!

125. من خادم توام،مرا بصیرت عطا فرما تا شهادات تو را درک کنم!

126. وقت آن رسیده که خداوند عمل کند،زیرا شریعت تو را زیر پا نهاده‌اند.

127. بنابراین، فرمانهای تو را دوست می‌دارم،بیشتر از طلا، بیشتر از طلای ناب.

128. از این رو، احکام تو را جملگی راست می‌دانم،و از هر راه نادرست بیزارم!

129. شهادات تو شگفت‌انگیز است،از این رو، جان من آنها را نگاه می‌دارد.

130. باز شدن کلام تو نور می‌بخشد،و ساده‌لوحان را فهیم می‌گرداند.

131. دهان خود را گشوده، لَه لَه می‌زنم،زیرا که مشتاق فرمانهای تو هستم!

132. بر من نظر کن و مرا فیض عطا فرما،بنا به رسم خود در حق دوستداران نام خویش.

133. گامهای مرا در کلام خود استوار فرما،تا هیچ بدی بر من تسلط نیابد.

134. مرا از ظلم انسان رهایی ده،تا احکام تو را نگاه دارم.

135. روی خود را بر خادم خویش تابان ساز،و فرایض خود را به من بیاموز!

مزمور 119