1. چگونه طلا برق خود را از دست داده،و زرِ ناب تبدیل گشته است!سنگهای گرانبها و مقدسبر سر هر کوچهای پاشیده شده است.
2. چگونه فرزندانِ ارجمندِ صَهیونکه با طلای ناب برابری میکردند،اکنون همچون ظروف سفالین شمرده میشوندکه کارِ دستکوزهگری بیش نیست!
3. حتی شغالان نیز پستانهای خود را پیش آورده،بچههای خود را شیر میدهند،اما قوم عزیز من، همچون شترمرغانِ بیابان،سنگدل گشته است.
4. زبان اطفالِ شیرخوارهاز فرط تشنگی به کامشان میچسبد؛کودکان برای لقمهنانی التماس میکنند،اما کسی به ایشان نمیدهد.
5. آنان که روزی طعام لذیذ میخوردند،اکنون در کوچهها بینوا گشتهاند؛آنان که در جامههای ارغوان پرورش یافته بودند،اکنون مَزبَلهها را در آغوش میگیرند.
6. زیرا مکافات قوم عزیز مناز مکافات سُدوم عظیمتر است،که در لحظهای واژگون شد،بیآنکه کسی دستِ یاری به سویش دراز کند.