لوقا 14:21-24 هزارۀ نو (NMV)

21. پس خادم بازگشت و سرور خود را آگاه ساخت. میزبان خشمگین شد و به خادم دستور داد به کوچه و بازار شهر بشتابد و فقیران و معلولان و کوران و لنگان را بیاورد.

22. خادم گفت: ”سرور من، دستورت را انجام دادم، امّا هنوز جا هست.“

23. پس آقایش گفت: ”به جاده‌ها و کوره‌راههای بیرونِ شهر برو و به‌اصرار مردم را به ضیافت من بیاور تا خانه‌ام پر شود.

24. به شما می‌گویم که هیچ‌یک از دعوت‌شدگان، شام مرا نخواهند چشید.“‌»

لوقا 14