غزل غزل‌ها 6:6-10 هزارۀ نو (NMV)

6. دندانهایت به گله‌ای مانَدکه تازه از شستشو برآمده باشند؛هر یک با خود توأمی دارد،و از ایشان یکی هم کم نیست.

7. شقیقه‌هایت از پسِ روی‌بَندِ تو،همچون پار‌ۀ انار است.

8. شصت ملکه توانَد بود،و هشتاد مُتَعِه،و دوشیزگانِ بی‌شمار،

9. اما کبوتر من،گُل بی‌خارِ من،یگانه است!یگانه دُختِ مادر خویش،و عزیزترینِ آن که او را بزاد.دوشیزگان او را بدیدند،و خجسته‌اش خواندند؛ملکه‌ها و مُتَعِه‌ها نیز،و جملگی ستایشش کردند!

10. «این کیست که چونان شَفَق رُخ می‌نماید،به زیبایی ماه،به درخشندگی خورشید،و به شکوهمندی لشکریانِ بیرق‌دار؟»

غزل غزل‌ها 6