زکریا 4:1-6 هزارۀ نو (NMV)

1. آنگاه فرشته‌ای که با من سخن می‌گفت، بازگشت و مرا همچون شخصی که از خواب بیدار شود، بیدار کرد.

2. او مرا گفت: «چه می‌بینی؟» پاسخ دادم: «چراغدانی می‌بینم یکپارچه از طلا که روغندانی بر سرش و هفت چراغ بر آن است، و چراغهایی که بر سر آن است هفت لوله دارد.

3. و در کنار آن، دو درخت زیتون هست، یکی به جانب راست روغندان و دیگری به جانب چپ آن.»

4. آنگاه از فرشته‌ای که با من سخن می‌گفت، پرسیدم: «سرورم، اینها چیست؟»

5. فرشته پاسخ داد: «آیا نمی‌دانی اینها چیست؟» گفتم: «نه، سرورم.»

6. آنگاه مرا گفت: «این است کلام خداوند به زروبابِل: نه به قدرت و نه به قوّت، بلکه به روح من؛ خداوند لشکرها می‌فرماید.

زکریا 4