روت 2:9-13 هزارۀ نو (NMV)

9. چشمانت بر کشتزاری باشد که در آن درو می‌کنند و از پسِ ایشان برو. جوانان را امر کرده‌ام که تو را لمس نکنند. و هرگاه تشنه شدی، نزد کوزه‌ها برو و از آبی که جوانان می‌کِشند، بنوش.»

10. روت به روی درافتاده، تا به زمین خم شد و از وی پرسید: «از چه سبب در نظرتان التفات یافتم که به من توجه کردید، حال آنکه غریبی بیش نیستم؟»

11. بوعَز پاسخ داد: «هرآنچه پس از مرگ شوهر خود در حق مادرشوهرت کرده‌ای، به‌تمامی به آگاهی من رسیده است، اینکه چگونه پدر و مادر و زادگاهت را ترک گفته، نزد قومی آمدی که پیشتر نمی‌شناختی.

12. خداوند تو را به سبب آنچه کرده‌ای پاداش دهد، و اجر کامل از جانب یهوه خدای اسرائیل که زیر بالهایش پناه گرفته‌ای، به تو برسد.»

13. آنگاه روت گفت: «ای سرورم، باشد که در نظرتان التفات یابم، زیرا تسلی‌ام دادید و به مهربانی با کنیزتان سخن گفتید، اگرچه مانند یکی از کنیزانتان هم نیستم.»

روت 2