داوران 6:16-19 هزارۀ نو (NMV)

16. خداوند گفت: «به‌یقین من با تو خواهم بود، و تو تمامی مِدیان را یک جا شکست خواهی داد.»

17. جِدعون به او گفت: «اگر اکنون بر من نظر لطف داری، نشانه‌ای به من بده که این تو هستی که با من سخن می‌گویی.

18. تمنا دارم از اینجا نروی، تا نزد تو بازگردم و هدیۀ خود را آورده، در برابرت بنهم.» خداوند گفت: «می‌مانم تا بازگردی.»

19. پس جِدعون رفت و بزغاله‌ای آماده کرد و با یک ایفَه آرد، قرصهایی از نانِ بی‌خمیرمایه تدارک دید. آنگاه گوشت را در سبدی نهاد و آبِ گوشت را در دیگی ریخته، آنها را نزد وی زیر درخت بلوط آورد و تقدیم کرد.

داوران 6