23. مصریان با همۀ اسبان و ارابهها و سوارانِ فرعون از پی ایشان تاخته، به میان دریا درآمدند.
24. و اما در آخرین پاس شب، خداوند از ستون آتش و ابر بر اردوی مصر نظر افکند و آن را آشفته کرد.
25. او چرخ ارابههای مصریان را از مسیر خارج میکرد به گونهای که به دشواری میراندند. پس مصریان گفتند: «بیایید از بنیاسرائیل بگریزیم، زیرا خداوند برای ایشان با مصر میجنگد.»
26. آنگاه خداوند به موسی گفت: «دست خود را بر فراز دریا دراز کن تا آبها بر سر مصریان و ارابهها و سوارانشان برگردد.»
27. پس موسی دست خود را بر فراز دریا دراز کرد و دریا، هنگام طلوع روز، به وضع نخست خود برگشت. و چون مصریان به درون آن گریختند، خداوند ایشان را به دل دریا افکند.