1. بر دیدبانگاه خود میایستم و بر حصار قرار میگیرم؛خواهم نگریست تا ببینم به من چه خواهد گفت،و برای شکایتم چه پاسخی خواهم یافت.
2. آنگاه خداوند مرا پاسخ داد:«رؤیا را بنویس و آن را بر لوحها بهروشنی بیان دار،تا نداکننده با آن بدود.
3. زیرا زمان مقرر برای تحقق رؤیا هنوز نرسیده،ولی به سوی مقصد میشتابد و قاصر نخواهد آمد.اگرچه به طول انجامد، منتظرش بمان،زیرا که بهیقین خواهد آمد و تأخیر نخواهد کرد.
4. «هان او را که به خویشتن میبالد ملاحظه کن!جان او در اندرونش صالح نیست؛اما پارسا به ایمان خود زیست خواهد کرد.
5. شراب شخص متکبر را رسوا میکند؛او قرار و آرام ندارد.زیرا همچون گور آزمند است،و بسان مرگ، سیریناپذیر.همۀ قومها را نزد خود جمع میکند،و همۀ ملتها را با خود گرد میآورد.»
6. آیا اینان همه بر او طعنه نخواهند زد و به تمسخر او را نخواهند گفت:«وای بر آن که بر آنچه از آنِ وی نیست میافزاید،و خویشتن را زیر بار سنگین وثیقهها خم میسازد!تا به کی چنین خواهد کرد؟»
7. آیا طلبکارانِ تو به ناگاه بر نخواهند خاست،و آزاردهندگانت بیدار نخواهند شد،و تو برای ایشان غنیمت نخواهی بود؟
8. از آنجا که تو ملتهای بسیار را به غنیمت بردی،باقیماندگانِ قومها تو را به غنیمت خواهند برد؛زیرا خون آدمیان را ریختی،و بر زمین و شهر و ساکنان آن خشونت روا داشتی.