1. چنانکه مگسانِ مرده روغن عطّار را متعفن میسازند،همچنان اندک حماقت بر حکمت و عزّت میچربَد.
2. دلِ مرد حکیم او را به سمت راست مایل میسازد،دلِ مرد نادان، به سمت چپ.
3. احمق حتی آنگاه که در راه میرود،بیعقل است،و به همگان میگوید: «من احمقم».
4. اگر خشمِ حاکم بر تو افروخته شود،منصب خود را ترک مکن،زیرا روح آرام، اشتباهات بزرگ را رفع میکند.
5. بلایی زیر آفتاب دیدم،آن نوع خطا که از حاکمی سر میزند:
6. احمقان بر مناصب بالا گماشته میشوند،و دولتمندان بر مناصب پایین تکیه میزنند.
7. بردگان را سوار بر اسبان دیدم،و امیران را که چون بردگان بر زمین راه میرفتند.
8. آن که چاه میکَنَد چه بسا خود در آن بیفتد،آن که دیوار میشکافد چه بسا مار او را بگزد.
9. آن که سنگ استخراج میکند چه بسا به سنگ مجروح شود،و آن که هیزم میشکند، چه بسا از آن در خطر اُفتد.