تثنیه 1:4-24 هزارۀ نو (NMV)

4. پس از آنکه سیحون پادشاه اَموریان را که در حِشبون ساکن بود، و عوج پادشاه باشان را که در عَشتاروت در اِدرِعی سکونت داشت، شکست داده بود.

5. در آن سوی اردن در سرزمین موآب، موسی به شرح این شریعت پرداخته، گفت:

6. «یهوه خدای ما، ما را در حوریب خطاب کرده، گفت: ”توقف شما در این کوه کافی است.

7. پس برخاسته، کوچ کنید و به نواحی مرتفع اَموریان و تمامی حوالی آن در عَرَبه، در نواحی مرتفع، در دشت، در نِگِب و کنارۀ دریا، یعنی سرزمین کنعانیان، و لبنان تا رودخانۀ بزرگ که فُرات باشد، بروید.

8. بنگرید که این سرزمین را پیش روی شما نهاده‌ام. پس داخل شده، سرزمینی را که خداوند برای پدرانتان، ابراهیم و اسحاق و یعقوب، قسم خورد که آن را به ایشان و بعد از آنها به نسل ایشان ببخشد، تصرف کنید.“

9. «در آن هنگام به شما متکلم شده، گفتم: ”من به تنهایی نمی‌توانم متحمل شما باشم.

10. یهوه خدایتان شما را کثیر گردانیده است، و اینک امروز چون ستارگان آسمان بی‌شمارید.

11. یهوه خدای پدرانتان شما را هزار برابر بیفزاید و مطابق آنچه به شما وعده داده است، برکت دهد.

12. اما من چگونه به تنهایی متحمل محنت و بار و نزاعهای شما شوم؟

13. پس برای قبایل خود مردانی حکیم و فهمیده و سرشناس برگزینید تا آنها را به ریاست بر شما برگمارم.“

14. و شما در پاسخ من گفتید: ”آنچه گفتی نیکوست که انجام دهیم.“

15. پس من سران قبایل شما را که مردانی حکیم و سرشناس بودند برگرفتم، و آنان را به ریاست شما نصب کردم، تا سردارانِ هزاره‌ها و سردارانِ صد‌ها و سردارانِ پنجاه‌ها و سردارانِ ده‌ها، و صاحبمنصبان در قبیله‌های شما باشند.

16. در آن هنگام داورانِ شما را امر کرده، گفتم: ”دعاوی برادرانتان را بشنوید، و در میان هر کس و برادرش یا غریبی که نزد وی است، به انصاف داوری کنید.

17. در داوری ظاهربینی مکنید. به کوچک مانند بزرگ، گوش فرا دهید. از انسان مهراسید، زیرا داوری از آنِ خداست. هر دعوایی که برای شما دشوار باشد، نزد من آورید تا آن را بشنوم.“

18. در آن هنگام هر چه می‌بایست انجام دهید، به شما فرمان دادم.

19. «پس از حوریب عزیمت کرده، از سراسر آن بیابان بزرگ و ترسناک که شما دیدید گذشته، به راه نواحی مرتفع اَموریان رفتیم، چنانکه یهوه خدایمان به ما امر فرمود، و به قادِش‌بَرنِع رسیدیم.

20. آنگاه به شما گفتم: ”به نواحی مرتفع اَموریان که یهوه خدایمان به ما می‌دهد، رسیده‌اید.

21. بنگرید که یهوه خدای شما این سرزمین را پیش روی شما نهاده است. پس برآیید و چنانکه یهوه خدای پدرانتان به شما گفته است، آن را به تصرف درآورید. ترسان و هراسان مباشید.“

22. «سپس همۀ شما نزد من آمده، گفتید: ”مردانی پیشاپیش خود بفرستیم تا این سرزمین را برای ما تجسس کنند و ما را از راهی که باید از آن برویم و شهرهایی که به آنها درمی‌آییم، خبر آورند.“

23. این سخن مرا پسند آمد، پس دوازده تن از شما، یعنی یک مرد را از هر قبیله گرفتم.

24. ایشان رو به سوی نواحی مرتفع نهاده، به وادی اِشکول رسیدند و آن را جاسوسی کردند.

تثنیه 1