ایوب 41:18-25 هزارۀ نو (NMV)

18. از عطسه‌هایش نور ساطع می‌شود،و چشمانش همچون پِلکهای سپیده‌دم است.

19. از دهانش مشعلها بیرون می‌آید،و جرقّه‌های آتش بیرون می‌جهد.

20. از سوراخهای بینی‌اش دود برمی‌خیزد،چنانکه از دیگ جوشان و هیزم مشتعل.

21. از نَفَسَش اخگرها افروخته می‌شود،و از دهانش شعله برمی‌جهد.

22. قوّت بر گردنش منزل دارد،هیبت پیش رویش جست و خیز می‌کند.

23. طبقاتِ گوشت تنش به هم چسبیده است،محکم بر پیکر او نشسته است و جنبش نمی‌خورد.

24. دلش همچون سنگْ سخت است،به سختیِ سنگِ زیرین آسیاب.

25. چون برخیزد، زورآوران می‌هراسند،و از حرکت مَهیب او مدهوش می‌شوند.

ایوب 41