ایوب 29:14-25 هزارۀ نو (NMV)

14. پارسایی را در بر کردم، و جامۀ من شد؛عدالتخواهی همچون ردا و دستار من بود.

15. کوران را چشم بودم،و لنگان را پای.

16. برای نیازمندان پدر بودم،و به دفاع از حق بیگانه برمی‌خاستم.

17. دندانهای نیش شریران را می‌شکستم،و شکار را از دندانهایشان می‌ربودم.

18. «می‌گفتم: ”در آشیانۀ خویش چشم از جهان فرو خواهم بست،و ایام خویش چون ریگْ پرشمار خواهم ساخت.

19. ریشه‌هایم به سوی آبها خواهد گسترد،و شبنمْ شب را بر شاخه‌هایم به سر خواهد آورد.

20. جلالم در من تر و تازه خواهد بود،و کمانم در دستم همواره نو خواهد ماند.“

21. «مردمان به من گوش فرا می‌دادند و انتظار می‌کشیدند،و برای شنیدن مشورت من خاموش می‌ماندند.

22. پس از سخن گفتنِ من دیگر سخن نمی‌گفتند،و سخنانم بر ایشان فرو می‌چکید.

23. برایم انتظار می‌کشیدند، چنانکه برای باران،و دهان خویش می‌گشودند، آن‌سان که برای باران بهاری.

24. آنگاه که متزلزل بودند بر ایشان تبسم می‌کردم،و نظر لطف مرا خوار نمی‌شمردند.

25. راه را برای ایشان برگزیده، بر مسند رهبری تکیه می‌زدم،همچون پادشاهی بودم ساکن در میان لشکرش،همچون کسی که سوگواران را تسلی بخشد.

ایوب 29