اِشعیا 36:12-17 هزارۀ نو (NMV)

12. اما نمایندۀ پادشاه آشور گفت: «مگر سرورم مرا فرستاده تا تنها با تو و سرورت سخن بگویم و با مردمی که بر دیوار شهر نشسته‌اند خیر؟ مگر نه این است که آنان نیز همراه شما مدفوع خود را خواهند خورد و ادرار خویش را خواهند نوشید؟»

13. آنگاه ایستاد و به بانگ بلند به زبان یهودیان گفت: «کلام شاهِ کبیر، پادشاه آشور را بشنوید!

14. پادشاه چنین می‌فرماید: ”مگذارید حِزِقیا شما را بفریبد، زیرا او نمی‌تواند شما را برهاند.

15. سخن حِزِقیا را که می‌گوید: ’خداوند به‌یقین ما را خواهد رهانید و این شهر به دست پادشاه آشور نخواهد افتاد،‘ باور مکنید و اجازه ندهید شما را به توکل بر خداوند وادارد.

16. آری، به حِزِقیا گوش مگیرید. زیرا پادشاه آشور چنین می‌گوید: با من صلح کنید و به جانب من بیرون آیید، تا هر کس از تاک و درخت انجیر خود بخورد و از آبِ چاه خویش بنوشد،

17. تا آنگاه که بیایم و شما را به سرزمینی برم همچون سرزمین خودتان، سرشار از غَله و شراب تازه، و نان و تاکستان!

اِشعیا 36