اِشعیا 1:7-16 هزارۀ نو (NMV)

7. سرزمین شما ویران گشتهو شهرهایتان به آتش سوخته است.بیگانگان در برابر دیدگانتانزمینِ شما را فرو می‌بلعند؛سراسرْ ویرانی است،بسان سرنگونی به دست بیگانگان.

8. دختر صَهیونمانند سایه‌بانی در تاکستان،و آلونکی در بوستان خیار،و شهری در محاصره،متروک است.

9. اگر خداوندِ لشکرهااندک باقیماندگانی برای‌مان نمی‌گذاشت،مانند سُدوم می‌شدیم و همچون عَمورَه می‌گشتیم.

10. ای حکمرانان سُدوم،کلام خداوند را بشنوید!و ای مردمان عَمورَه،به شریعت خدای ما گوش بسپارید!

11. خداوند می‌گوید:«از انبوه قربانیهای شما مرا چه سود؟از قربانیهای تمام‌سوزِ قوچهاو چربیِ حیوانات پروار سیر شده‌ام،و مرا به خون گاو و بره و بز رغبتی نیست.

12. آنگاه که می‌آیید تا به حضورم حاضر شوید،کیست که این را از شما خواسته استکه صحنهای مرا چنین لگدمال کنید؟

13. هدایای باطل، دیگر میاورید؛از بخور کراهت دارم.گردهم‌آییِ مخصوص را توأم با شرارت تحمل نتوانم کرد،خواه ماهِ نو باشد، خواه شَبّات، و خواه دعوت جماعت.

14. جان من از مراسم ماهِ نو و اعیاد مقرر شما بیزار است؛برایم بار سنگین‌اندکه از حملشان خسته شده‌‌ام.

15. آنگاه که دستانتان را به دعا دراز می‌کنید،چشمانم را از شما خواهم پوشانید؛حتی اگر دعای بسیار کنید،نخواهم شنید؛زیرا دستان شما مملو از خون است.

16. خویشتن را بشویید و طاهر سازید؛شرارت اعمال خود را از نظرم دور کنید،و از بدی بازایستید.

اِشعیا 1