4. سپس آن را به طلا و نقره میآراید،و به میخ و چکش استوار میسازد تا تکان نخورد.
5. آنان همچون مَتَرسک در بُستانِ خیارند،که سخن گفتن نتوانند،و آنها را حمل باید کرد،از آن رو که راه رفتن نتوانند.از آنها مهراسید،زیرا نه بدی توانند کردو نه نیکی!»
6. ای خداوند، چون تو کسی نیست!تو عظیمی، و نامت عظیم در قدرت!
7. ای پادشاه قومها،کیست که از تو نترسد؟زیرا که این تو را میشاید!چراکه در میانِ جملۀ حکیمان قومهاو در همۀ ممالک ایشان،چون تو کسی نیست.
8. آنان جملگی ابلهند و نادان،زیرا تعلیم بتها چوب است و بس!
9. نقرۀ چکشخورده از تَرشیش میآورند،و طلای ناب از اوفاز.این بتها کارِ صنعتگرند،و عمل دستانِ زرگر؛پوشش آنها لاجورد است و ارغوان،همۀ آنها کار مردانی است چیرهدست.
10. اما یهوه خدای حقیقی است؛اوست خدای زنده و پادشاه جاودان.از غضب او زمین به لرزه درمیآید،و قومها را در برابرِ قهرش تابِ تحمل نیست.
11. بدیشان چنین بگویید: «خدایانی که زمین و آسمان را نساختهاند، از روی زمین و از زیر آسمان نابود خواهند شد.»
12. او زمین را به قوّت خویش ساخت،و جهان را به حکمت خویش استوار کرد،و آسمانها را به فهم خویش گسترانید.
13. چون ندا درمیدهد، غوغای آبها در آسمان پدید میآید؛او ابرها را از کَرانهای زمین برمیآورَد؛برقها برای باران میسازد،و باد از خزانههای خویش بیرون میآوَرَد.