اعمال 7:41-59 هزارۀ نو (NMV)

41. در آن روزها بود که بُتی به شکل گوساله ساختند و بدان، قربانی تقدیم کردند و در تجلیل از مصنوعِ دست خویش جشنی به پا داشتند.

42. پس خدا نیز از آنان روی گرداند و ایشان را به حال خود واگذاشت تا اجرام آسمان را بپرستند؛ چنانکه در کتاب پیامبران آمده است:«”ای خاندان اسرائیل، آیا در آن چهل سال در بیابان،برای من قربانی و هدیه آوردید؟

43. شما خیمۀ مُلوک و ستارۀ خدای خودْ رِفان را بر پا داشتید.و این تمثالها را برای پرستش ساختید.پس شما را به فراسوی بابِل تبعید خواهم کرد.“

44. «پدران ما خیمۀ شهادت را نیز در بیابان با خود داشتند، خیمه‌ای که موسی به دستور خدا مطابقِ نمونه‌ای که دیده بود، ساخت.

45. پدران ما چون به رهبری یوشَع، سرزمین کنعان را از قومهایی که خدا پیش روی ایشان بیرون رانده بود، ستاندند، خیمۀ شهادت را با خود آوردند، و آن خیمه تا زمان داوود در آنجا ماند.

46. داوود مورد لطف خدا قرار گرفت و استدعا کرد که مسکنی برای خدای یعقوب فراهم آورد.

47. ولی سلیمان بود که برای خدا خانه‌ای ساخت.

48. «امّا آن متعال در خانه‌های ساخته شده به دست ساکن نمی‌شود، چنانکه نبی گفته است:

49. «”خداوند می‌فرماید:’آسمان تخت پادشاهی من است و زمین کرسی زیر پایم!چه خانه‌ای برای من بنا می‌کنید،و مکان آرمیدنم کجاست؟

50. مگر دست من این همه را نساخته است؟“‘

51. «ای قوم گردنکش، ای کسانی که دلها و گوشهایتان ختنه‌ناشده است! شما نیز همچون پدران خود همواره در برابر روح‌القدس مقاومت می‌کنید.

52. کدام پیامبر است که از دست پدران شما آزار ندیده باشد؟ آنان حتی پیامبرانی را که ظهور آن پارسا را پیشگویی کرده بودند، کشتند؛ و اکنون شما تسلیم‌کننده و قاتل خودِ او شده‌اید،

53. شمایی که شریعت را که به واسطۀ فرشتگان مقرر گردید، دریافت کردید امّا از اطاعت آن سر باز زده‌اید.»

54. چون این سخنان را شنیدند، برافروختند و به سبب او دندانهای خود را به هم فشردند.

55. امّا استیفان پر از روح‌القدس به آسمان چشم دوخته، جلال خدا را دید و عیسی را که بر دست راست خدا ایستاده بود.

56. پس گفت: «هم‌اکنون آسمان را گشوده و پسر انسان را بر دست راست خدا ایستاده می‌بینم.»

57. در آن دم گوشهای خود را گرفته، نعره‌ای بلند برکشیدند و همگی با هم به سوی او حمله بردند

58. و او را کشان‌کشان از شهر بیرون برده، سنگسار کردند. شاهدان جامه‌های خود را نزد پاهای جوانی سولُس نام گذاشتند.

59. چون استیفان را سنگسار می‌کردند، او دعا کرده، گفت: «ای عیسای خداوند، روح مرا بپذیر!»

اعمال 7