17. زیرا همۀ نخستزادگان بنیاسرائیل، خواه انسان و خواه چارپا، از آنِ مَنند. روزی که همۀ نخستزادگان را در سرزمین مصر زدم، ایشان را برای خود تقدیس کردم.
18. و لاویان را به عوض همۀ نخستزادگان بنیاسرائیل برگرفتم،
19. و ایشان را از میان بنیاسرائیل، به هارون و پسرانش هدیه کردم تا خدمت بنیاسرائیل را در خیمۀ ملاقات انجام دهند و برای ایشان کفّاره به جا آورند، تا چون بنیاسرائیل به قُدس نزدیک میآیند، به بلایی دچار نشوند.»
20. پس موسی و هارون و تمامی جماعت بنیاسرائیل با لاویان چنین کردند؛ آری، بنیاسرائیل بر حسب هرآنچه خداوند دربارۀ لاویان به موسی فرمان داده بود، با ایشان عمل نمودند.
21. لاویان خود را تطهیر کردند و جامههای خود را شستند و هارون ایشان را به عنوان هدیۀ تکاندادنی به حضور خداوند تقدیم کرد و برای ایشان کفّاره به جا آورد تا طاهر شوند.
22. سپس لاویان داخل شدند تا در خیمۀ ملاقات در حضور هارون و پسرانش به خدمت خود بپردازند؛ آنها چنانکه خداوند دربارۀ لاویان به موسی فرمان داده بود، با ایشان عمل کردند.
23. و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:
24. «این است قانون لاویان: از بیست و پنج ساله و بالاتر بیایند تا وظیفۀ خدمت در خیمۀ ملاقات را به جا آورند.
25. اما از پنجاه سالگی از انجام وظیفه کناره گیرند و دیگر خدمت نکنند.
26. آنان میتوانند برادران خود را در انجام وظایفشان در خیمۀ ملاقات یاری دهند، اما نباید خدمت کنند. بدینگونه با لاویان در تعیین وظایفشان عمل کن.»