اعداد 24:1-15 هزارۀ نو (NMV)

1. باری، چون بَلعام دید که خداوند از برکت دادن اسرائیل خشنود است، همچون بارهای گذشته به افسونگری توسل نجُست، بلکه رو به سوی بیابان نهاد.

2. بَلعام چشمان خود را برافراشته، اسرائیل را دید که بر حسب قبایل خود اردو زده‌اند. روح خدا بر وی نازل شد

3. و او خطابۀ خود را آغاز کرده، گفت:«وحی بَلعام پسر بِعور،وحی مردی که چشمانش باز می‌شود،

4. وحی آن که سخنان خدا را می‌شنود،و رؤیای قادر مطلق را می‌بیند،که فرو می‌افتد و چشمانش گشوده می‌شود:

5. چه زیباست خیمه‌هایت، ای یعقوب،و مسکنهایت، ای اسرائیل!

6. همچون وادیهای گسترده تا به دوردستها،همچون باغهایی بر کنار رودخانه،مانند درختان عودی که خداوند کاشته باشد،مانند سروهای آزاد بر کنار آبها.

7. آب از دَلوهای او روان خواهد شد،نسل او را آب بسیار خواهد بود.پادشاه او بزرگتر از اَجاج خواهد بود،پادشاهی‌اش بلندمرتبه خواهد بود.

8. خدا او را از مصر بیرون می‌آورد،او را شاخها مانند شاخهای گاو وحشی است؛قومهای دشمن را فرو خواهد بلعید،و استخوانهای آنها را خُرد خواهد کرد،و ایشان را به تیرهای خود مجروح خواهد ساخت.

9. او کمین می‌کند و همچون شیر نر لَم می‌دهد،به‌سان ماده شیر، کیست که او را تواند برخیزانید؟مبارکند آنان که تو را برکت دهند،و ملعونند آنان که تو را لعن کنند.»

10. آنگاه خشم بالاق بر بَلعام افروخته شد و دستان خود را بر هم کوفته، بَلعام را گفت: «تو را فرا خواندم تا دشمنانم را لعن کنی، اما تو ایشان را سه بار برکت تمام دادی.

11. پس حال به مکان خود بگریز. گفته بودم ”تو را حرمت بسیار خواهم نهاد،“ اما اینک خداوند تو را از این حرمت به دور داشته است.»

12. بَلعام به بالاق پاسخ داد: «آیا به‌واقع به فرستادگانی که نزد من گسیل داشتی، نگفتم:

13. ”حتی اگر بالاق خانۀ خویش را پر از نقره و طلا به من بخشد، نمی‌توانم از فرمان خداوند تجاوز کرده، به میل خود کاری خوب یا بد انجام دهم؛ بلکه آنچه خداوند گوید، همان را خواهم گفت“؟

14. اینک نزد قوم خود می‌روم، ولی بیا تا تو را آگاه سازم که این قوم در ایام آینده با قوم تو چه خواهند کرد.»

15. آنگاه بَلعام خطابۀ خود را آغاز کرده، گفت:«وحی بَلعام پسر بِعور،وحی مردی که چشمانش باز می‌شود،

اعداد 24