اعداد 22:13-17 هزارۀ نو (NMV)

13. پس بامدادان بَلعام برخاست و به سروران بالاق گفت: «به سرزمین خود بروید، زیرا خداوند اجازه نمی‌دهد با شما بیایم.»

14. آنگاه سروران موآب برخاسته، نزد بالاق رفتند و او را گفتند: «بَلعام از آمدن با ما اِبا نمود.»

15. دیگر بار بالاق سروران پرشمارتر و محترمتر از آنان گسیل داشت.

16. ایشان نزد بَلعام آمدند و به او گفتند: «بالاق پسر صِفّور چنین می‌گوید: ”تمنا اینکه مگذاری چیزی مانع از آمدنت نزد من شود،

17. زیرا به‌یقین تو را حرمت بسیار خواهم نهاد، و هرآنچه بگویی به جا خواهم آورد. تمنا اینکه بیایی و این قوم را برای من لعن کنی.“»

اعداد 22