اعداد 21:18-33 هزارۀ نو (NMV)

18. چاهی که سروران کندند،و بزرگانِ قوم حفر کردند،سروران و بزرگانی با چوگانها و عصاها.»آنگاه از بیابان به مَتّانَه کوچ کردند،

19. و از مَتّانَه به نَحَلیئیل، و از نَحَلیئیل به باموت،

20. و از باموت به درّه‌ای در صحرای موآب، نزدیک قُلۀ پیسگاه که مشرف بر بیابان است.

21. آنگاه اسرائیل فرستادگانی نزد سیحون، پادشاه اَموریان گسیل داشته، گفت:

22. «بگذار از سرزمینت عبور کنم. راه خود را به هیچ مزرعه یا تاکستانی کج نخواهیم کرد و از هیچ چاهی آب نخواهیم نوشید. از شاهراه خواهیم رفت، تا زمانی که از قلمرو تو بگذریم.»

23. اما سیحون اجازه نداد اسرائیل از قلمرو او عبور کند. او تمامی قوم خود را گرد آورد و به مقابله با اسرائیل به بیابان بیرون آمد و چون به یاهَص رسید، با اسرائیل جنگ کرد.

24. اما اسرائیل او را به دم شمشیر زده، سرزمینش را از اَرنون تا یَبّوق، تا به سرحد عَمّونیان به تصرف درآورد، زیرا که سرحد عَمّونیان مستحکم بود.

25. اسرائیل تمامی شهرهای اَموریان را گرفت و در همۀ آنها ساکن شد، یعنی در حِشبون و در تمامی دهاتش.

26. حِشبون، شهر سیحون پادشاه اَموریان بود. او قبل از آن با پادشاه پیشینِ موآب جنگیده و تمامی سرزمین او را تا به اَرنون از دستش به در آورده بود.

27. از همین رو تصنیف‌سرایان می‌گویند:«به حِشبون بیایید، بگذارید بنا شود؛بگذارید شهر سیحون احیا گردد.

28. زیرا آتش از حِشبون برآمد،و شعله‌ای از شهر سیحون.عارِ موآب را سوزانید،و بلندیهای اصلی اَرنون را.

29. وای بر تو ای موآب!تو هلاک شدی، ای قوم کِموش!کِموش پسران خود را چون فراریان تسلیم نمود،و دختران خویش را چون اسیران،به سیحون، پادشاه اَموریان.

30. پس سرنگونشان کردیم،و حِشبون تا به دیبون نابود شد؛آنها را تا به نوفَخ منهدم کردیمو ویرانی تا به میدِبا رسید.»

31. بدین‌سان اسرائیل در سرزمین اَموریان اقامت گزید.

32. موسی کسانی برای جاسوسی یَعزیر فرستاد. آنان دهات آنجا را گرفتند و اَموریانی را که در آنجا بودند، بیرون راندند.

33. آنگاه برگشته، از راه باشان رفتند. و عوج، پادشاه باشان با تمامی قوم خود به مقابله با ایشان بیرون آمد تا در اِدرِعی با ایشان بجنگد.

اعداد 21