18. وقتیکه مردان خانوادهٔ زبدی پیش آمدند، عخان پسر کرمی نوهٔ زبدی از خاندان زارح از طایفهٔ یهودا، گناهکار شناخته شد.
19. آنگاه یوشع به عخان گفت: «فرزندم، خداوند خدای اسرائیل را تجلیل و تمجید کن و راست بگو که چه کردهای. چیزی از من پنهان نکن.»
20. عخان جواب داد: «به راستی من در برابر خداوند خدای اسرائیل گناه کردهام و کار بدی که از من سر زده است، این است:
21. از بین اموال غنیمت، یک ردای زیبای بابلی، صد تکه نقره و یک شمش طلا، به وزن پنجاه تکه نقره دیدم و از روی طمع آنها را برداشتم و در چادر خود، در زیر خاک پنهان کردهام. و نقره زیر همه قرار دارد.»