9. به شهر هجوم میبرند،از دیوارها بالا میروندو همچون دزد از پنجرهها وارد خانهها میشوند.
10. زمین در زیر پای آنها به لرزه میآیدو آسمانها تکان میخورند.خورشید و ماه تاریک میشوندو ستارگان نور افشانی نمیکنند.
11. خداوند با صدای بلند به لشکر خود فرمان میدهدو سپاه عظیم و بیشمار او اوامرش را اطاعت میکنند.روز خداوند روزی هولناک و وحشتانگیز است.کیست که بتواند آن را تحمّل کند؟
12. خداوند میفرماید: «با وجود اینها،با تمام دل خود، با روزهو گریه و ماتم به سوی من بازگردید.
13. پاره کردن لباسهایتان کافی نیست؛بگذارید تا قلب شکستهٔ شما اندوهتان را نشان دهد»به سوی خداوند، خدای خود بازگردید،زیرا او کریم و مهربان است.زود خشم نمیگیرد و رحمت و محبّت او بیپایان است.همیشه برای بخشیدن آماده است و راضی به مجازات شما نیست.
14. کسی چه میداند، شاید خداوند تصمیم خود را عوض کندو محصولات شما را آنقدر برکت بدهدکه دوباره بتوانید هدیهٔ آردی و ریختنی به خداوند، خدای خود تقدیم کنید.
15. در کوه صهیون شیپور را به صدا در آورید؛فرمان بدهید روزه بگیرند و برای گردهمایی بیایند.