پیدایش 46:1-9 Today's Persian Version (TPV)

1. یعقوب ‌هرچه ‌داشت‌ جمع ‌كرد و به ‌بئرشبع‌ رفت‌. و در آنجا برای خدای پدرش ‌اسحاق‌ قربانی‌ها گذرانید.

2. در شب ‌خدا در رؤیا به ‌او ظاهر شد و فرمود: «یعقوب‌، یعقوب‌،»او جواب ‌داد: «بلی‌، ای خداوند.»

3. خداوند فرمود: «من‌ خدا هستم‌. خدای پدرت‌. از رفتن ‌به ‌مصر نترس‌. زیرا من ‌در آنجا از تو قومی بزرگ به وجود خواهم‌ آورد.

4. من ‌با تو به ‌مصر خواهم‌ آمد و از آنجا تو را به ‌این‌ سرزمین ‌برمی‌گردانم‌. موقع‌ مردنت‌ یوسف‌ نزد ‌تو خواهد بود.»

5. یعقوب ‌از بئرشبع ‌حركت ‌كرد. پسرانش‌ او و بچّه‌های كوچک‌ و زنان ‌خود را در گاری‌هایی كه‌ فرعون‌ فرستاده ‌بود، سوار كردند.

6. آنها گلّه‌ها و تمام‌ اموالی را كه‌ در كنعان ‌به دست‌ آورده ‌بودند برداشته ‌و به ‌مصر رفتند. یعقوب‌ تمام ‌خانواده‌اش‌

7. یعنی پسران‌، دختران و نوه‌هایش ‌را هم‌ با خود به ‌مصر برد.

8. نام‌ کسانی‌که ‌با یعقوب ‌به‌ مصر رفتند از این ‌قرار است‌:پسر بزرگ‌ یعقوب‌، رئوبین‌

9. و پسران ‌رئوبین‌، حنوک، فلو، حسرون ‌و كارمی

پیدایش 46