1. یوسف به خادم مخصوص دستور داد: «كیسههای آنها را تا آنجا كه میتوانند ببرند، از غلّه پُر كن و پول هركس را هم در بالای كیسهاش بگذار.
2. جام نقرهای مرا هم با پولی كه برادر كوچک برای خرید غلّه آورده است در كیسهاش بگذار.» خادم تمام دستورات او را اجرا كرد.
3. روز بعد صبح زود، برادران را با الاغهایشان روانهٔ راه نمودند.