18. وقتی فالج سی ساله بود، پسرش رعو به دنیا آمد.
19. بعد از آن دویست و نه سال دیگر زندگی كرد و دارای پسران و دختران دیگر شد.
20. وقتی رعو سی و دو ساله بود، پسرش سروج به دنیا آمد.
21. بعد از آن دویست و هفت سال دیگر زندگی كرد و دارای پسران و دختران دیگر شد.
22. وقتی سروج سی ساله بود، پسرش ناحور به دنیا آمد.
23. بعد از آن دویست سال دیگر زندگی كرد و دارای پسران و دختران دیگر شد.
24. وقتی ناحور بیست و نه ساله بود، پسرش تارح به دنیا آمد.
25. بعد از آن صد و نوزده سال دیگر زندگی كرد و دارای پسران و دختران دیگر شد.
26. بعد از اینکه تارح هفتاد ساله شد، پسران او اَبرام، ناحور و هاران به دنیا آمدند.
27. اینها فرزندان تارح هستند: تارح پدر اَبرام، ناحور و هاران بود و هاران پدر لوط بود.
28. هاران در زادگاه خود در اوركلدانیان -هنگامی كه هنوز پدرش زنده بود- مرد.
29. اَبرام با سارای ازدواج كرد و ناحور با مِلكَه دختر هاران ازدواج نمود. هاران پدر یسكه هم بود.
30. امّا سارای نازا بود و فرزندی به دنیا نیاورد.
31. تارح، پسرش اَبرام و نوهاش لوط پسر هاران و عروسش سارای زن اَبرام را برداشت و با آنها از اور كلدانیان به طرف سرزمین كنعان بیرون رفت. آنها رفتند تا به حرّان رسیدند و در آنجا اقامت كردند.