8. آن حیوان كه زمانی زنده بود و دیگر زنده نیست، بزودی از چاه بیانتها بیرون میآید و به سوی هلاكت خواهد رفت. از میان مردمان روی زمین آنانی كه نامهایشان پیش از پیدایش جهان در دفتر حیات نوشته نشده بود، از دیدن این حیوان تعجّب خواهند كرد، زیرا او زنده بود ولی دیگر زنده نیست امّا باز هم خواهد آمد.
9. این به حكمت و فهم نیاز دارد. آن هفت سر، هفت تپّهای است كه زن بر آن مینشیند و همچنین هفت پادشاه است
10. كه پنج نفر از آنها از سلطنت بر كنار شدهاند و یكی هم اكنون فرمانروایی میکند و آن هفتمی هنوز نیامده است و هر وقت بیاید، فقط مدّت كوتاهی دوام خواهد آورد.
11. امّا آن حیوان وحشی كه زمانی زنده بود و دیگر زنده نیست، هشتمی است و با وجود آن، یكی از آن هفت نفر میباشد و به سوی هلاكت میرود.
12. ده شاخی كه دیدی، ده پادشاه هستند كه هنوز به سلطنت نرسیدهاند امّا به آنان اختیار داده میشود كه به مدّت یک ساعت در سلطنت آن حیوان وحشی سهیم باشند.
13. زیرا هدف همهٔ آنها یكی است و قدرت و اختیارات خود را به حیوان وحشی میبخشند.