1. آنگاه یكی از آن هفت فرشتهای كه جام به دست داشت، آمد و با من صحبت كرد. او گفت: «بیا، تا مجازات آن فاحشهٔ بزرگ را كه در كنار رودخانههای بسیار قرار دارد به تو نشان دهم.
2. پادشاهان زمین با او زنا کردهاند و مردم سراسر جهان از نوشیدنِ شرابِ زناكاریِ او، خود را مست ساختهاند.»
3. آن فرشته، مرا در روح به بیابان برد و در آنجا زنی را دیدم كه بر حیوان وحشی سرخ رنگی سوار بود. بدن این حیوان، از نامهای کفرآمیز پوشیده و دارای هفت سر و ده شاخ بود.
4. آن زن لباس ارغوانی و سرخ دربر داشت و با طلا و جواهرات و مروارید آراسته شده بود. او در دست خود جام زرّینی داشت كه از فجور و كثافات زنای او پر بود.
5. بر پیشانیش این اسمِ مرموز نوشته شده بود: «بابل بزرگ، مادر فواحش و تمام كثافات روی زمین.»
6. من دیدم كه آن زن از خون مقدّسین و خون شاهدان عیسی سرمست بود.همینکه به او نگاه كردم، سخت در شگفت شدم.