مزامیر 55:5-15 Today's Persian Version (TPV)

5. ترس و وحشت مرا احاطه کردهو از پا انداخته است.

6. می‌گویم: «ای کاش مانند کبوتر بال می‌داشتم، پر می‌زدمو به جای آرامی می‌رفتم.

7. ای کاش به دوردستها پرواز می‌کردم،و خانهٔ خود را در بیابان می‌ساختم،

8. پناهگاهی می‌جُستمو از توفان بلا در امان می‌ماندم.»

9. خداوندا، زبان شریران را مغشوش گردان،زیرا آنها شهر را به آشوب کشیده‌اند.

10. شب و روز دیوارهای شهر را دور می‌زنندو جنایت و فساد می‌آفرینند.

11. فساد و شرارت همه‌جا را فراگرفتهو خیابانهای شهر پُر از فریب و نیرنگ است.

12. اگر دشمن به من توهین می‌کرد،آن را تحمّل می‌کردمو یا اگر رقیب من به ضد من برخاسته بود،خود را پنهان می‌نمودم.

13. امّا این تو هستی، شریکو همکار و دوست نزدیک من.

14. ما با هم گفت‌وگوهای شیرین داشتیمو با یکدیگر برای عبادت به معبد بزرگ می‌رفتیم.

15. مرگ ناگهانی نصیبشان شود،زنده به گور شوند،زیرا دلها و خانه‌های آنان پُر از شرارت و جنایت است.

مزامیر 55