3. شریران به مقاصد شریرانهٔ خود افتخار کرده،طمعکاران را میستایند و خداوند را انکار میکنند.
4. شریران در غرور خود به خداوند توجّه ندارند،و در فکر ایشان، خدا جایی ندارد!
5. مرد شریر در همهچیز موفّق است،او دشمنان خود را به هیچ میشماردو نمیتواند داوری خدا را بفهمد.
6. در دل خود میگوید: «هرگز نخواهم افتاد،هرگز مشکلی نخواهم داشت.»
7. سخنانش سراسر دروغ، نفرین و تهدید استو شرارت و گناه از زبانش جاری است.
8. در روستاها برای کشتن مردم بیگناه کمین میکند،و مراقب است تا اشخاص بیچاره را گرفتار سازد.
9. مانند شیر در مخفیگاه خود کمین میکندو در انتظار مردم درمانده استتا آنها را به دام اندازد.
10. مردم بیچاره در مقابل آنان تعظیم میکنندو اسیر قدرت آنان میگردند.
11. مرد شریر در دل خود میگوید:«خدا فراموش کرده و روی خود را برگردانیده است.»
12. ای خداوند، ای خدای من، برخیز و شریران را مجازات کن،بیچارگان را فراموش مکن.
13. چگونه شریر میتواند به خدا اهانت کندو به خود بگوید که خدا مرا مجازات نخواهد کرد؟
14. امّا تو ای خداوند، غم و مصیبت مردم را میبینی،تو همیشه برای کمک به درماندگان آمادهای،و توکّل آنان به توست،تو مددکار یتیمان هستی.