لوقا 22:28-46 Today's Persian Version (TPV)

28. «شما كسانی هستید كه در آزمایشهای سخت من با من بوده‌اید.

29. همان‌طور كه پدر، حق سلطنت را به من سپرد، من هم به شما می‌سپارم.

30. شما در پادشاهی من سر سفرهٔ من خواهید خورد و خواهید نوشید و به عنوان داوران دوازده طایفهٔ اسرائیل بر تختها خواهید نشست.

31. «ای شمعون، ای شمعون، توجّه كن: شیطان خواست مِثل دهقانی كه گندم را از كاه جدا می‌كند همهٔ شما را بیازماید.

32. امّا من برای تو دعا كرده‌ام كه ایمانت از بین نرود و وقتی برگشتی باید برادرانت را استوار گردانی.»

33. شمعون جواب داد: «ای خداوند، من حاضرم با تو به زندان بیفتم و با تو بمیرم.»

34. عیسی فرمود: «ای پطرس، آگاه باش، امروز قبل از آنکه خروس بانگ بزند تو سه بار خواهی گفت كه مرا نمی‌شناسی.»

35. عیسی به ایشان فرمود: «وقتی شما را بدون كفش و كیسه و كوله‌بار روانه كردم آیا چیزی كم داشتید؟» جواب دادند: «خیر.»

36. به ایشان گفت: «امّا حالا هرکه یک كیسه دارد بهتر است كه آن را با خود بردارد و همین‌طور كوله‌بارش را و چنانچه شمشیر ندارد قبای خود را بفروشد و شمشیری بخرد،

37. چون می‌خواهم بدانید كه این پیشگویی کتاب‌مقدّس كه می‌گوید: 'او در گروه جنایتكاران به حساب آمد'، باید در مورد من به انجام برسد و در واقع همه‌چیزهایی كه دربارهٔ من نوشته شده در حال انجام است.»

38. آنها گفتند: «خداوندا، نگاه‌ كن، اینجا دو شمشیر داریم.» ولی او جواب داد: «كافی است.»

39. عیسی بیرون آمد و طبق معمول رهسپار كوه زیتون شد و شاگردانش همراه او بودند.

40. وقتی به آن محل رسید به آنان فرمود: «دعا كنید كه از وسوسه‌ها دور بمانید.»

41. عیسی به اندازهٔ پرتاب یک سنگ از آنان فاصله گرفت، زانو زد و چنین دعا كرد:

42. «ای پدر، اگر ارادهٔ توست، این پیاله را از من دور كن. امّا نه ارادهٔ من بلكه ارادهٔ تو به انجام برسد.»

43. فرشته‌ای از آسمان به او ظاهر شد و او را تقویت كرد.

44. عیسی در شدّت اضطراب و با حرارت بیشتری دعا كرد و عرق او مثل قطره‌های خون بر زمین می‌چکید.

45. وقتی از دعا برخاست و نزد شاگردان آمد، آنان را دید كه در اثر غم و اندوه به خواب رفته بودند.

46. به ایشان فرمود: «خواب هستید؟ برخیزید و دعا كنید تا از وسوسه‌‌ها دور بمانید.»

لوقا 22