لوقا 1:59-71 Today's Persian Version (TPV)

59. پس از یک هفته آمدند تا نوزاد را ختنه نمایند و در نظر داشتند نام پدرش زكریا را بر او بگذارند.

60. امّا مادرش گفت: «خیر، نام او باید یحیی باشد.»

61. آنها گفتند: «امّا در خاندان تو هیچ‌کس چنین نامی ندارد.»

62. و با اشاره از پدرش پرسیدند كه تصمیم او دربارهٔ نام طفل چیست.

63. او تخته‌ای خواست و در برابر تعجّب همگی نوشت: «نام او یحیی است.»

64. ناگهان زبانش باز شد و به ستایش خدا پرداخت.

65. تمام همسایگان ترسیدند و كلّیهٔ این اخبار در سرتاسر كوهستان یهودیه انتشار یافت.

66. همهٔ کسانی‌که این موضوع را می‌شنیدند دربارهٔ آن فكر می‌کردند و می‌گفتند: «این كودک چه خواهد شد؟ در واقع دست خداوند با اوست.»

67. پدر او زكریا، از روح‌القدس پُر شد و چنین نبوّت كرد:

68. «خداوند، خدای اسرائیل را سپاس باد.زیرا به یاری قوم خود آمده و آنان را رهایی داده است.

69. از خاندان بندهٔ خود داوود،رهانندهٔ نیرومندی بر افراشته است.

70. او از قدیم از زبان انبیای مقدّس خود وعده داد

71. كه ما را از دست دشمنانمان رهایی بخشدو از دست همهٔ کسانی‌که از ما نفرت دارند، آزاد سازد

لوقا 1