3. اکنون باید در برابر خدای خود جداً قول دهیم که این زنان و فرزندان آنها را از بین خود بیرون کنیم. آنچه را تو و آنهایی که به احکام الهی احترام میگذارند بگویند، اطاعت خواهیم کرد و آنچه را شریعت خداوند از ما بخواهد بجا خواهیم آورد.
4. این مسئولیّت به عهدهٔ توست. ما را در انجام آن رهبری کن و ما پشت سر تو خواهیم بود.»
5. پس عزرا از رهبران قوم و کاهنان و لاویان و بقیّهٔ مردم خواست سوگند یاد کنند که طبق پیشنهاد شکنیا عمل خواهند کرد و آنها سوگند یاد کردند.
6. آنگاه از جلوی معبد بزرگ به اقامتگاه یهوحانان فرزند الیاشیب رفت و بهخاطر بیایمانی تبعیدشدگان، تمام شب را بدون آن که چیزی بخورد یا بنوشد، در ماتم و غصّه گذرانید.
7. پس پیامی به سرتاسر اورشلیم و یهودیه فرستاده شد تا تمام کسانیکه از تبعید برگشته بودند، باید طبق دستور رهبران قوم در شهر اورشلیم جمع شوند،
8. و اگر کسی در ظرف سه روز حاضر نشود، تمامی اموالش مصادره و خودش از جامعه طرد خواهد شد.
9. طی سه روز، در روز بیستم ماه نهم، تمام مردانی که در سرزمین یهودا و بنیامین زندگی میکردند به اورشلیم آمدند و در صحن معبد بزرگ جمع شدند. باران شدیدی میبارید. همهٔ مردم بهخاطر هوا و نیز به دلیل اهمیّت جلسه بر خود میلرزیدند.
10. عزرای کاهن برخاست و خطاب به آنها گفت: «شما وفادار نبوده و بهخاطر ازدواج خود با زنان بیگانه باعث گناه قوم اسرائیل شدهاید.
11. پس اکنون نزد خداوند، خدای اجداد خویش به گناهان خود، اعتراف کنید و کاری را انجام دهید که او را خشنود میسازد. خود را از بیگانگانی که در زمین ما زندگی میکنند، جدا کنید و از دست زنهای خارجی، خویش را رها سازید.»
12. مردم در پاسخ، با فریاد گفتند: «به هرچه تو بگویی عمل خواهیم کرد.»
13. آنها همچنین گفتند: «جمعیّت زیاد است، باران شدیدی میبارد، ما نمیتوانیم در این مکان روباز بایستیم. این چیزی نیست که بتوان در یک یا دو روز انجام داد، چون عدّهٔ زیادی از ما گرفتار این گناه شدهایم.
14. اجازه بده سران قوم ما در اورشلیم بمانند و به این موضوع رسیدگی کنند، آنگاه هرکس زن بیگانه دارد، در زمانی معیّن همراه رهبران و داوران شهر خود بیاید. به این وسیله خدا از خشم خود در این مورد برخواهد گشت.»