1. وای به حال اورشلیم سرکش، شهر آلوده و ستمگر.
2. به صدای خداوند گوش نمیدهد و نصیحت نمیپذیرد. به خداوند اعتماد نمیکند و از او کمک نمیطلبد.
3. حاکمان آن مانند شیرهای غرّان و قضات آن مثل گرگهای گرسنهٔ شب هستند که از شکار خود تا صبح چیزی باقی نمیگذارند.
4. انبیای آن خودخواه و فاسد میباشند، کاهنانش مقدّسات را بیحرمت میسازند و از احکام خداوند تجاوز مینمایند.
5. خداوند هنوز هم در آن شهر حضور دارد. او عادل و با انصاف است و بیعدالتی نمیکند. هر بامداد عدالت خود را به مردم نشان میدهد، امّا با وجود این، بدکاران با بیشرمی به کارهای شرم آور خود ادامه میدهند.
6. خداوند میفرماید: «من اقوام زیادی را از بین بردهام. شهرهایشان را ویران و دیوارها و بُرجهای آنها را خراب کردهام. شهرها متروک و کوچهها خالی شدهاند و یک نفر هم باقی نمانده است.
7. گفتم شاید مردم از من بترسند و به نصایح من گوش کنند و آنچه به آنها تعلیم دادهام، فراموش نکنند، امّا آنها توجّهی نکردند و به کارهای فاسد خود ادامه دادند.»