6. امّا تا بیست و سومین سال سلطنت یوآش پادشاه، کاهنان هنوز هیچ تعمیری در معبد بزرگ انجام نداده بودند.
7. پس یوآش پادشاه، یهویاداع کاهن و سایر کاهنان را فراخواند و به ایشان گفت: «چرا شما معبد بزرگ را تعمیر نمیکنید؟ از این به بعد، شما اجازه ندارید پولی را که دریافت میکنید، نزد خود نگه دارید، باید آن را برای تعمیر معبد بزرگ بدهید.»
8. کاهنان پذیرفتند که دیگر از مردم پول نگیرند و معبد بزرگ را نیز تعمیر نکنند.
9. آنگاه یهویاداعِ کاهن جعبهای را برداشت و سرپوش آن را سوراخ کرد و آن را نزدیک قربانگاه در سمت راست در ورودی معبد بزرگ قرار داد. کاهنانی که از در ورودی محافظت میکردند، پولهایی را که به معبد بزرگ آورده میشد، در جعبه میریختند.
10. هرگاه پول زیادی در جعبه جمع میشد، منشی پادشاه و کاهن اعظم پولها را میشمردند و در کیسهها میگذاشتند و در آنها را میبستند.
11. بعد از شمارش پول آن را به دست مسئول بازسازی معبد بزرگ میدادند و به این طریق مزد نجّاران و بنّایان
12. و معماران و سنگتراشان پرداخت میشد و برای خرید الوار و سنگ، برای تعمیرات و پرداخت هزینههای مورد نیاز دیگر، از این پول پرداخت میشد.
13. از این پول برای پرداخت هزینههای ساخت جامهای نقرهای، کاسهها و شیپورها یا وسایل مورد نیاز چراغها و یا هیچ ظرف طلا یا نقره استفاده نمیشد.