9. سعی كن كه هرچه زودتر نزد من بیایی،
10. زیرا «دیماس» بهخاطر عشقی كه به این دنیا دارد، مرا ترک كرده و به تسالونیكی رفته و «كریسكیس» به غلاطیه و «تیطُس» به دلماطیه رفته است.
11. تنها «لوقا» با من است. «مرقس» را بردار و با خود بیاور، چون برای كارم مفید است.
12. «تیخیكاس» را به افسس فرستادم.
13. در موقع آمدن، عبای مرا كه در شهر ترواس نزد «كرپس» جا گذاشتم و همچنین كتابها و از همه مهمتر نسخههای پوستی را بیاور.
14. «اسكندر مسگر» لطمهٔ بزرگی به من زد. خداوند مطابق کارهایش به او سزا خواهد داد.
15. تو نیز از او برحذر باش، زیرا شدیداً با پیام ما مخالف بود.
16. در اولین محاكمه من هیچکس جانب مرا نگرفت، همه مرا ترک كردند. خدا این کار را به حسابشان نگذارد.
17. امّا خداوند با من بود و قدرتی به من عطا كرد كه توانستم تمام پیام را اعلام كنم و آن را به گوش تمام ملل برسانم و به این وسیله از دهان شیر رهایی یافتم.
18. خداوند مرا از همهٔ بدیها خواهد رهانید و مرا به سلامت به پادشاهی سماوی خود خواهد رسانید. بر او تا به ابد جلال باد! آمین.
19. به «پرسکله» و «اكیلا» و خانواده «انیسیفورس» سلام برسان.